۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۷, چهارشنبه

انقلابیون ۵۷ و فریاد مرگ برای بیماری محتضر... آنهم در نیویورک!






قرار بودجراح کیسه صفرا و طحال را بردارد که گویاشکم را از جای اشتباهی باز کرده بود برداشتن طحال غیر ممکن بوده..... همینطور جراح پرتو نگاری قبل از عمل را فراموش کرده بود و سنگهایی که در مجرای صفرا جا مانده بودند !!

چطور تا به این حد عدم مهارت ؟
در نتیجه تمام این جراحی فقط رنج و درد بیمار را بسیار افزایش داده بود ....

شاه در اغما بود و درد بسیاری میکشید که ناگهان گروهی از دانشجویان خط امام نعره زنان شروع به مرگ بر شاه گفتن کردند ... شهبانو سراسیمه پنجره ها را بست نمیخواست درد و رنج همسرش بیشتر شود ...

پرسنل بیمارستان نارضایتی خودشان را از بودن شاه در بیمارستان نشان میدادند ... شهبانو حتا مجبور بود از در پشتی بیمارستان که مخصوص حمل و نقل البسه بود وارد شود, راهروهای طولانی و کثیف ...

دیدن شاه در ان شرایط بسیار سخت بود ... او وزن زیادی از دست داده بود و همچنان درد شدیدی داشت .... اما صبورانه بدون کوچکترین شکایتی تحمل میکرد ... خدایا ...فریاد مرگ بر شاه همچنان شنیده میشود ....
این کابوس کی تمام خواهد شد ؟




برگرفته از خاطرات فرح دیبا 

(اگر چه جواد ظریف همان موقع گویا نیو یورک بوده است و همینطور سرگروه دانشجویان خط امام , اما ممکن است تصویرجواد ظریف مربوط به این ماجرا نباشد )


.

۴ نظر:

  1. جوری میگی بورس شاه انگار مملکت ارث باباشه!!!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نام ان بورس, بورس شاهنشاهی بود , پول ایران برای جوانان ایران , جوانانی که باید با ساختن و آبادانی میهن دینشان را به ایران باز میگرداندند نه اینکه ایران را به سوی ویرانی ببرند

      حذف
  2. حق با شماست ارث باباش نبوده ولی موضوع اینه که به مخالفاش هم بورسیه می رسیده الان چی که همه چی خودی و غیر خودی داره.اول باید شرایطو دید بعد قضاوت کرد.

    پاسخحذف
  3. الان دلمون باید برای این آقا که عمری بر مردم بدبخت ایران سلطنت کرد بسوزه؟

    پاسخحذف